دلنوشته هایی برای سمایی

ساخت وبلاگ
  سلام سلام سلام بانوی خوب من در چه حاله؟ میاد اینجا سر بزنه یا نع همچنان فراری از افشینه دیووونه دوست داشتنی فردا دومین روز از فصل تابستونه ها،فردا که چی بگم منظورم الانه که تازه ساعت 00:00 رو رد کرده تاریخ تولد شناسنامه ای سمای منه تولد تولد تولدت مبارککککککککککک و ایشالله همیشه سالم و شاد باشی و زندگیت پر روزهای دلنوشته هایی برای سمایی...
ما را در سایت دلنوشته هایی برای سمایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : only4samayia بازدید : 257 تاريخ : دوشنبه 21 آبان 1397 ساعت: 15:05

روزها یکی یکی میان و میرن و انگار نه انگار که من دلم واسه سمای خودم بیشتر از گذشته تنگ میشه بانوی خوبم سلام،خوبی سمایی؟ کجایی؟ چیکار میکنی؟ جمعه پیام هام تحویل نداد بهت، زنگ زدم دیدم آف کردی  کلی فکر و خیال کردم که چرا سما خطی که با اون سر خانوادشو منو باهاش گرم کرده آف کرده کلی فکرای بد اومد تو ذهنم، زدم تو اون هوا دلنوشته هایی برای سمایی...
ما را در سایت دلنوشته هایی برای سمایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : only4samayia بازدید : 138 تاريخ : دوشنبه 21 آبان 1397 ساعت: 15:05

  دلم میخواست خوشه انگوری بودم در دستهای گرم تو هم دستت ، هم گلویت ، هم نگاهت ، و هم ، دلت پیش من بود... کاش انگوری بودم در دستهای گرم تو  به جای هر چه هستم و خواهم شد! وقتی نمیشود دوست تو باشم ، کاش خوشه انگوری بودم ، دانه دانه میخوردی کاش میوه ای بودم ،  در دستهای نازنین تو ، در حنجره ات و لبخندت و تمام من ، تمام دلنوشته هایی برای سمایی...
ما را در سایت دلنوشته هایی برای سمایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : only4samayia بازدید : 129 تاريخ : دوشنبه 21 آبان 1397 ساعت: 15:05

چند روزیه که میخوام بنویسم ولی تا میام بنویسم با خودم میگم : چرا میخوایی کارتو توجیح کنی و براش دلیل بیاریچرا فک میکنی سمای میاد میخونه و میفهمه که بخاطر اون کردی همه کارهارو و میبخشتت سما اگر این چیزا رو می دید که ولت نمیکرد یا حداقل اگه میخاست برگرده تا الان برمی گشت ولی خب حرفام خودمو هم قانع نکرد و باز اومدم بنو دلنوشته هایی برای سمایی...
ما را در سایت دلنوشته هایی برای سمایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : only4samayia بازدید : 140 تاريخ : دوشنبه 21 آبان 1397 ساعت: 15:05

سلام سمایی،خوبی خانوم خوشگلهبازهم بهانه ای پیدا کردم تا بیام واست بنویسم و پست کنم تو وبلاگمون فردا عید قربان هستش، عیدت مبارک خانومی  الهی که من قربون اون چشمای زیبات شم،الهی که من قربون اون روزای خوبی که واسم رقم زدی بشم خلاصه هرکی یه قربونی میکنه، منم قربونی تو خانوم خوشگله خودم این روزا تو اینیستاگرام  زیاد به پ دلنوشته هایی برای سمایی...
ما را در سایت دلنوشته هایی برای سمایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : only4samayia بازدید : 144 تاريخ : دوشنبه 21 آبان 1397 ساعت: 15:05

دیشب یکیو دیدم که بهم گفت چرا هرچقدر زنگ میزنم بهت یه بوق میزنه بعد ریجکت میشهپیامک هم میدم تحویل میده و جواب نمیدیخلاصه وقتی ماجرا رو حل کردم یادم اومد اینو بلاک کرده بودم واسه همین نه زنگی و نه پیامی ازش دریافت نکرده بودم دقیقا مث تو که منو بلاک کردی ولی من خیال میکردم علامت میسکال میفته واست و پیام هامو دریافت می دلنوشته هایی برای سمایی...
ما را در سایت دلنوشته هایی برای سمایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : only4samayia بازدید : 153 تاريخ : دوشنبه 21 آبان 1397 ساعت: 15:05

اولش یه متن حاوی کلی فوش ناموس اومد بهم
اره داداش محمدمون بود،همیشه اینطوری حرف میزنه باهام
بعدش الکی گفت نامزدتته ولی خب هیشکی قد داداش محمد بد دهن نیست
فک کنم قراره واسم یه آشی بپزه که یه وجب روغن روش باشه
مهم نیست فقط خوشحالم که باهام حرف زد
با خودت ک نمیشه حداقل داداشت فوش هم بده،چون از طرفه توعه آرومم میکنه
گفت ک آرزوی مرگ کردی واسم،گفت ک بهشون میگی یه مریض روانی ام
باشه هرچی تو بگی خانوم خوشگلم
دوستتون دارم،هم تورو هم خانوادتو

دلنوشته هایی برای سمایی...
ما را در سایت دلنوشته هایی برای سمایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : only4samayia بازدید : 123 تاريخ : دوشنبه 21 آبان 1397 ساعت: 15:05

سالــــــگردمون( همون متن پارسال رو گذاشتم چون حرف دلمه و باز همون کارهارو میکنم) ...The Whole of our life had passed on pretending to be insouciance بیست و چهارم شهریور یه روز فراموش نشدنی تو زندگی منه تنها روزی که از نزدیک دیدمت،باهات قدم زدم،باهم ناهار خوردیم،از نزدیک اذیتت کردم،ناراحتت کردم و... الان که دارم در دلنوشته هایی برای سمایی...
ما را در سایت دلنوشته هایی برای سمایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : only4samayia بازدید : 140 تاريخ : دوشنبه 21 آبان 1397 ساعت: 15:05

  سلام سمایی خوبی نفسم؟ دلم واست تنگ شده ولی خب تمامی راهایی که میشد صداتو شنید،دیدت یا نزدیکت شد رو تو این مدت یکی یکی انجام دادم ولی ... اومدم واست ، از خودم بنویسم،نمیدونم دیشب یادم بودی یا چی ولی دیشب به طرز عجیبی از وقتی چشامو بستم و خوابیدم تا خود صبح با تو بودم چند باری وسط خواب بیدار شدم اونم با حال خوش ولی دلنوشته هایی برای سمایی...
ما را در سایت دلنوشته هایی برای سمایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : only4samayia بازدید : 136 تاريخ : دوشنبه 21 آبان 1397 ساعت: 15:05

سلام سماجونم، تورو خدا پست هامو بخون و از حال و روزم با خبر شو دلم گرفته و کم آوردم بخدا دیگه نمیدونم چیکار کنم نزدیک 2100 تا پیام تو 380 روز بهت دادم ولی حتی نمیرسه بهت که به خودم بگم حداقل سمام میخونه چیزی نمیخوام بخدا فقط بزار صداتو بشنوم هرازگاهی سما جونم التماست میکنم کمکم کن دلنوشته هایی برای سمایی...
ما را در سایت دلنوشته هایی برای سمایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : only4samayia بازدید : 139 تاريخ : دوشنبه 21 آبان 1397 ساعت: 15:05